دانلود رایگان تصاویر PNGموگلی
موگلی

موگلی شخصیت داستانی و شخصیت اصلی داستان های کتاب رودخانه جنگل رودبیل کیپلینگ است. او یک کودک وحشی برهنه از منطقه پنچ در سونی ، هند است که در اصل در داستان کوتاه کیپلینگ "In the Rukh" (جمع آوری شده در بسیاری از اختراعات ، 1893) ظاهر شد و سپس به برجسته ترین و به یادماندنی ترین شخصیت در مجموعه های او تبدیل شد. کتاب جنگل و کتاب جنگل دوم (جنگل دوم جنگل) (1895-1894) ، که همچنین داستان های مربوط به شخصیت های دیگر را نشان می داد.

در داستانها از اسم موگلی به معنای "قورباغه" گفته می شود و عدم خز او را توصیف می کند. کیپلینگ این اسم را تشکیل داده است و "به معنای" قورباغه "به هیچ زبانی نیست که من از آن بدانم."

کیپلینگ اظهار داشت که اولین هجای "موگلی" باید با "گاو" قافیه باشد بر خلاف کلمه انگلیسی مورد انتظار "mow"

داستان های موگلی ، از جمله "در روخ" ، برای اولین بار به ترتیب زمانی و در یک جلد با عنوان The Works of Rudyard Kipling جلد VII: کتاب جنگل (1907) (جلد هشتم این مجموعه شامل داستان های غیر موگلی از جنگل) جمع آوری شد. کتابها) ، و متعاقباً در همه داستان های موگلی (1933).

"در Rukh" توصیف می کند که چگونه گیسبورن ، یک جنگنده جنگل انگلیسی در منطقه پنچ در سونی در زمان رج انگلیس ، جوانی به نام موگلی را کشف می کند که مهارت های خارق العاده ای در شکار ، ردیابی و رانندگی حیوانات وحشی (همراه با کمک برادران گرگش). او از او می خواهد به خدمات جنگلداری بپیوندد. مولر ، رئیس گروه جنگلها و جنگلهای هند و همچنین رئیس گیسبورن ، با موگلی ملاقات می کند ، آرنج و زانوها را چک می کند ، با اشاره به زنگ ها و زخم ها ، و چهره های موگلی از جادو یا شیاطین استفاده نمی کند ، با دیدن یک مورد مشابه در 30 سال خدمت. مولر همچنین موگل را برای پیوستن به این سرویس ، که موگلی با آن موافقت می کند ، پیشنهاد می دهد. بعداً ، گیسبورن دلیل استعدادهای تقریباً فوق بشری موگلی را می آموزد. او توسط یک بسته گرگ در جنگل بزرگ شد (توضیح زخمهای روی آرنج و زانوها از رفتن به هر چهار گوش). موگلی با دختر قصاب گیسبورن ، عبدالغفور ازدواج می کند. در پایان داستان ، موگلی یک فرزند پسر دارد و دوباره به زندگی با برادران گرگ خود باز می گردد.

کیپلینگ سپس به نوشتن داستان های کودکی موگلی در کتاب جنگل پرداخت. پدر و مادر خود را به عنوان نوزاد در جنگل هند در حین حمله ببر گم کرده اند ، او توسط مادر گرگ (راکشا) و پدر گرگ پذیرفته می شوند که به دلیل عدم خز و عدم امتناع او از نشستن او را موگلی (قورباغه) می نامند. شره خان ببر درخواست می کند که کودک را به او تحویل دهد اما گرگها از این امر امتناع می ورزند. موگلی با بسته بزرگ می شود و با گرگ های برادرش شکار می کند. در بسته ، موگلی می آموزد که او قادر است هر گرگ را خیره کند ، و توانایی بی نظیر او در از بین بردن خارهای دردناک از پنجه برادرانش نیز بسیار قدردانی می شود.

بقره ، پلنگ سیاه ، با موگلی دوست می شود زیرا او و موگل تجربه های موازی کودکی دارند. همانطور که باقره غالباً از آن یاد می کند ، وی از "توله" در قفس های پادشاه در اوودایپور بزرگ شد "، و از این طریق راه های انسان را می شناسد. خرس بلوو ، معلم گرگها ، وظیفه شکرآمیز آموزش موگل در "قانون جنگل" را دارد.

شره خان همچنان موگلی را بازی عادلانه می داند ، اما سرانجام موگلی سلاحی را پیدا می کند که می تواند در برابر ببر - آتش - استفاده کند. موگلی پس از رانندگی از شره خان ، به یك روستای انسانی می رود و در آنجا توسط مسیوا و همسرش پذیرفته می شود كه فرزند خود ، ناتو نیز توسط یك ببر برده شده است. مشخص نیست که آیا موگلی در واقع Nathoo است ، اگرچه در "ببر! ببر!" آمده است. این ببر که پسر مسیوا را برده بود ، مشابه با کسی بود که به والدین موگلی حمله کرد. مسوا دوست دارد باور داشته باشد كه پسرش برگشته است ، با این حال خودش می فهمد كه این بعید نیست.

موگلی در حالی که گاومیش گاومیش را برای روستا می ریزد ، می آموزد که ببر هنوز قصد دارد او را بکشد ، بنابراین با کمک دو گرگ ، شره خان را در چاله ای به دام می اندازد که گاویش او را زیر پا می گذارد. ببر می میرد و موگلی او را پوست می کند. پس از آنکه پس از متهم شدن به جادوگری متهم به خارج از روستا شدیم ، موگلی با مخفی کردن شره خان به جنگل برمی گردد و با خانواده گرگ خود به هم می پیوندد.

در داستانهای بعدی در دنباله کتاب جنگل ، کتاب دوم جنگل ، موگلی می آموزد که روستاییان قصد دارند مسیوا و همسرش را به خاطر پناه دادن به او بکشند. او آنها را نجات می دهد و فیل ها ، گاومیش های آب و حیوانات دیگر را می فرستد تا روستا و مزارع آن را به زمین بیاندازد. بعداً گنج باستانی ("آنکوس پادشاه") را پیدا کرده و از آن دور می کند و متوجه نمی شود آنقدر با ارزش است که مردان برای تصاحب آن قتل عام کنند. او با کمک کاا پایتون ، گرگ ها را در جنگ علیه ذول ("سگ سرخ") هدایت می کند.

سرانجام ، موگلی در دهکده ای که اکنون مادر متولد شده اش (مسوا) در آن زندگی می کند ، گیر می کند و همین امر او را مجبور می کند تا با انسانیت خود کنار بیاید و تصمیم بگیرد که آیا در «بهار در حال اجرا» دوباره به هموطنان خود بپیوندد.

در این کلیپ آرت می توانید تصاویر PNG: Mowgli PNG را به صورت رایگان بارگیری کنید